اسلام شناسی - پایگاه دانلود کتب مذهبی

اسلام شناسی

مطالب مفید وارزشمندی درباره دین اسلام

اسلام شناسی

مطالب مفید وارزشمندی درباره دین اسلام

حضرت محمد(صلی الله علیه واله وسلم)
روزه بگیرید تا تندرست باشید.
--------------------------
حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم)
برترین ایمان آن است که بدانی خداوند
هر کجا باشی باتوست .
----------------------------
حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم)
دلبستگی به دنیا سرآغاز
تمام خطاها است
------------------------------
حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم)
هرکس خدای عزوجل را اطاعت
کند خدا را یاد کرده است
هر چند نماز خواندن ، روزه
گرفتن و قرآن خواندنش اندک
باشد.
-------------------------------
پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)فرمودند:
هیچ جوانی نیست که در ابتدای
دوران جوانی خود ازدواج کند مگر
شیطان او فریاد برآورد:
((ای وای ای وای دو سوم دینش
را ازمن حفظ کرد))
وبرای حفظ یک سوم باقیمانده باید
تقوای خدا را در پیش گیرد.
بحار النوارج10ص 221
-----------------------------------
حضرت علی (علیه السلام)
مراقب افکارت باش به گفتار
تبدیل می شود.
مراقب گفتارت باش به کردار
تبدیل می شود.
مراقب کردارت باش به عادت
تبدیل می شود.
مراقب عادتت باش به شخصیت
تبدیل می شود.
مراقب شخصیت خود باش آن
سرنوشت تو خواهد بود.
---------------------------------
امیر المؤمنین علی(علیه السلام)
تو مراقب آخرتت باش ، دنیا خودش
ذلیلانه پیش تو می آید.
-------------------------------------
امام علی (علیه السلام)
خدا را خالصانه یاد کنید تا بهترین
زندگی را داشته باشید و با آن راه
نجات و رستگاری را بپیمایید.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلبه شهید زکریا اسلامی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اگر انسانی‌ توانست‌ به‌ واقعیت‌ انسانی‌ و اسلامی‌ خودش‌ پی‌ببرد و بدان‌ جامه ‌ی‌ عمل‌ بپوشاند و به‌ فطرت‌ خدا گونه‌ ی‌ خود آشنا شود، آنگاه‌ می‌شود به‌ او لقب‌ «انسان‌ متعالی‌» را داد. طلبه شهید زکریا اسلامی

پنجمین شب از عملیات خیبر بود. یک بسیجىِ اهل مراغه به نام حضرتى از من پرسید: «برادرعابدى! چرا اجازه ندادى خط اوّل بروم؟» مى‏دانستم معلم است و چهار بچه قد و نیم قد دارد. گفتم: «به موقع مى‏گم.‌» هفتمین روز از عملیات بود. جنگ سختى داشتیم. خسته و کوفته برگشتیم تا کمى استراحت کنیم. کانکس اورژانس، پنج تخت بیمارستانى داشت. مى‏خواستم روى تخت اوّل بخوابم که حضرتى آمد و گفت: «برادر عابدى! شما جاى من بخواب و من جاى شما مى‏خوابم.‌» پرسیدم: «چرا؟» گفت: «کلیه‏هاى من ناراحت است. شبها زیاد بیرون مى‏روم. نمى‏خواهم شما را زیاد اذیت کنم.‌» جایمان را عوض کردیم و خیلى زود خوابم برد. سپس، عراقیها با توپ فرانسوى، آنجا را سخت کوبیدند؛ به حدى که دو گردان از لشکر عاشورا عقب‏نشینى کردند؛ ولى با این حال، ما بیدار نشدیم تا اینکه یکى از گلوله‏ها به کنار کانکس خورد و از خواب پریدم. به بچه‏ها گفتم بروید بیرون. صداى حضرتى نمى‏آمد. چراغ قوه را که روشن کردم، دیدم مغزش روى صورتش ریخته و در حال شهادت است.   شهید حضرتی
منبع : ر. ک: آشنایى‏ها، ص 56 و 57
  • ali mohmadi
خرید سرور مجازی ایران